روایاتی از آسمان
در خاطرات یکی از بزرگان آمده است: من و مادر بزرگم شبها در یک اتاق می خوابیدیم ، او هرروز قبل از طلوع
خورشید برای نمازصبح بیدار می شد.پنج یا شش ساله بودم ،یکبار از خواب بیدار شدم و او را در حال نماز دیدم.
به من گفت : «وقتی که برای نماز بیدار می شوم تنهایم » . گفتم : « من که پیش شما هستم ».
گفت : « بله هستی اما خوابیده ای!»آن روز قرار گذاشتیم که من هم همراه او بیدار شوم و تا تمام شدن نماز مادر بزرگ کنارش بنشینم .
روز اول ذوق و شوق سحرخیزی ، بیدارم کرد و بیدار ماندم؛ اما خیلی زود تازگی کار از بین رفت و به چرت زدن افتادم .
از آن روز مادر بزرگ موقع نماز به مشتی تنقّلات میهمانم میکرد. چند هفته بعد باز خواب چیره شد و لذت شکم چرانی را از بین برد. مادربزرگ گفت : « اگر با من تا سرحوض بیایی و آبی به سروصورتت بزنی،
هم خوابت میپرد و هم سکه ای کاسب خواهی شد ».حالا بابت بیدار نشستن یک مشت تنقلات و بابت سروصورت شستن یک سکه می گرفتم. چند روز که گذشت ،
مادر بزرگم گفت : « حالا که تا کنار حوض می آیی مثل من وضو بگیر» و بعد هم گفت : « حالا که وضو میگیری ، مثل من نماز هم بخوان».
بعد کم کم تنقلات و سکه دادن تعطیل شد، اما سحر خیزی و نماز خواندن باقی ماند و تبدیل به یک عادت ونیاز شد..
برخی از نکات:
الف ) پیش از آنکه ناصح و پنددهنده باشیم باید عمل کننده باشیم و آموزشهایمان عملی باشدتا موثر واقع شود.
ب ) کودک در محیطی که عادتهای خوب در آن رایج است ، عادات خوب میابد و پرسشهای او در راستای تحکیم این عادات شکل می گیرد .
ج ) پاسخ به پرسشهای کودک باید از میزان درک و فهم او تجاوز نکند. مادربزرگخردمند در برابر پرسش فرزند زادة خود از حس عاطفه کودک بهره می گیرد و تنهایی اش را پیش می کشد و از
محسنات نماز خواندن سخن نمی گوید.
د ) انگیزه های کودک پی در پی تغییر می کند، باید انگیزه ها نو و بازسازی شود.
ه ) محبت بی دریغ ، همراه صبر و پشتکار و خردمندی و درایت ، انرژی لازم برای انجام مراحل مختلف یک فعالیت تربیتی را فراهم می کند .
و) فرصتهایی را که به طور طبیعی برای آموزش پیش می آید غنیمت بشماریم. مادر بزرگ خردمند ازبیدار شدن اتفاقی کودک و مشاهده اعمالش جهت ترغیب او استفاده کرد.
بر گرفته از نشریه پیام سلامت نشریه داخلی مهد شکوفه های قران وابسته به موسسه رضوان القران- شماره 40
Design By : Pichak |