سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روایاتی از آسمان

گاهی فراموش میکنیم،گاهی اصلا به یاد نمی آوریم که فراموش کنیم.گاهی خودمان را به بی تفاوتی میزنیم و از کنار این همه (تفاوت)میگذریم.گاهی حتی حوصله اش نیست که دستمالی نمناک برداریم وبرای این همه(خود)که خاک گرفته اند دستی بالا کنیم.منتظر می نشینیم که باران بیاید وگرد وغبار برود.گاهی که باران نمی آید،غمگین میشویم وبر بخت بد خود نفرین میکنیم و اصلا یادمان نمی آید که دستمالی نمناک گوشه ی این خانه خاک میخورد.همیشه فکر میکنیم که تمام فرصت های جهان از آن ماست.برای همین است که تمام پنجره ها را میبندیم تا بهار در آن طرف شیشه ها حبس شود. راه میرویم در تاریکی و چیزی از چراغ به یاد نمی آوریم،همین طور بی چتر وچراغ راه میرویم ویکدیگر را می آزاریم،بی آنکه بدانیم.برای همین است که بی تفاوت از کنار هم میگذریم.یاد آن چشم های بی گناه ،دل های ما را به آتش می کشد.اما گاهی گم میکنیم آن چشم ها را در قاب عکسی که خاک آلود است.دستمال نمناک فرصت بزرگ ماست.فرصتی که در جایی از این خانه خاک آلود،جا مانده است.


نوشته شده در چهارشنبه 91/7/5ساعت 11:0 صبح توسط محمدرضا نظرات ( ) |


Design By : Pichak