روایاتی از آسمان
از حسن بصری نقل شده که می گفت:
حضرت فاطمه (س) عابدترین امت بود
و در عبادت حق تعالی آن قدر بر پا می ایستاد که پاهای مبارکش ورم می کرد.
منتهی الامال- ج ?-باب ?-فصل ?-ص??
امام على علیه السلام :
اَلثَّناءُ بِاَکثَرَ مِنَ الستِحقاقِ مَلَقٌ وَ التَّقصیرُ عَنِ الستِحقاقِ عِىٌّ اَو حَسَدٌ؛
تعریف بیش از استحقاق، وچاپلوسى کمتر از استحقاق، از ناتوانى در سخن و یا حسد است.
نهج البلاغه، حکمت 347
سلام.
برگرفته از سخنان بزرگان در مورد فواید سکوت بنویسم بلکه خودم عمل کنم هر چند می دونم عمرا
نتونم ولی امتحانش نمره ای نداره.
اگر کسی خدای نکرده مثل من بود حتما به حرف این بزرگان گوش بده چون مطمئنم به نفعشونه.
بسه دیگه چه قدر حرف زدم.
موفق باشید.
سقراط میگه: اگر خاموش باشی تا دیگران به حرفت بیاورند بهتر از اینه که سخن بگویی تا خاموشت کنند.
از حکیمی پرسیدن چرا شنیدن تو از گفتنت بیشتر است؟جواب داد: چون مرا دو گوش داده اند یک دهان؛یعنی دو برابر آنچه می گویی گوش فرا ده
حکیمی گفت: شکوه خاموشی را به گفتار ناچیز مفروش
روزی دو حکیم بایکدیگر نشسته بودند و میگفتند که آدمی را عیب چند است؟گفتند بیش از آن که بتوان شمرد
اما همه ی آن را یک هنر پنهان می کند وآن نگه داشتن زبان است.هر که زبان نگاه دارد همه ی عیب هایشرا می پوشاند.
و بنده هم به عنوان یکی دیگر از بزرگان سخنان در پراکن را در بالا گفتم ولی برای اینکه خالی از عریضه
نباشد عرض میکنم باباجون گاهی اوقات آدم ساکت باشه و گوش بده بهتره (عجب صحبت حکیمانهای،تشویق نفرمایید).
*غیر از سخنان حکیمانه خودم که اجازه چاپ به هیچ کتاب ومجله وروزنامه و... ندادهام(لطفا کسی اصرار نکنه)
بقیه مطالب برگرفنه از مجله خانه خوبان مربوط به موسسه آموزش وپژوهشی امام
خمینی(ره)استان قم بود.
عاشق امام زمان(عج) او را لااقل در خواب می بیند اگر در بیداری نبیند.(آیه الله بهجت(ره)
یه روز یه ترکه..
اسمش ستار خان بود،شاید هم باقرخان...
خیلی شجاع بود،خیلی نترس...
یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی بر اومد.
جونش رو گذاشت کف دستش وسرباز راه مشروطیت و آزادی شد.
فداکاری کرد برای ایران،برای من وتو..
برای اینکه ما یه روزی توی این مملکت آزاد زندگی کنیم.
***
یه روز یه رشتیه...
اسمش میرزا کوچک خان بود،میرزا کوچک خان جنگلی؛
برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلقه تلاش کرد.
برای اینکه کسی توی این مملکت ادعای خدایی نکنه.
اون قدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد...
***
یه روز یه لره بود،کریم خان زند...
ساده زیست،نیک سیرت وعدالت پرور بود
و تا جایی که امکان داشت ازشدت عمل احتراز می کرد.
***
یه روز ما همه با هم بودیم...
ترک و رشتی و لر واصفهانی و...
تا این که یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند وقفل دوستی ما رو شکستند...
***
حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم.
به همدیگه می خندیم..
واین جوری شادیم...
خیلی خوش میگذره!!!!
مجله دیدار آشنا.ش123
Design By : Pichak |